یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ، ازش یه غول اومد بیرون
.
بهم گفت آرزو کن
.
گفتم یه خونه میخوام , گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !!؟؟
.
خیلی منطقی بود لامصب !
.
.
.
.
اومده بودن خواستگاریم میگم من فعلا میخوام درس بخونم…
.
میگن یعنی حالا حالا ها طول میکشه؟
.
میگم پ ن پ ده دیقه صب کن همین دو صفحه هم بخونم بعد !!!
.
.
.
.
اعتراف می کنم به این سن که رسیدم هنوز وقتی میخوام
از در خونه برم بیرون اگه جورابم سوراخ باشه عوضش می کنم
با این فکر که اگر تصادف کردم و آمبولانس اومد
و منو گذاشتن رو برانکارد و مردم دورم جمع شدن سوراخ جورابم ضایع
.
.
.
.
حیف نون با گوش پانسمان شده داشته میرفت
گل مراد ازش میپرسه خدا بد نده چی شده؟
میگه گوشم درد میکرد رفتم کشیدمش !
گل مراد می گه همین کارها رو میکنین که براتون حرف در میارن!
لااقل پرش میکردی!
.
.
.
.
آیا می دانستید که اون زنی که برای اولین بار عبارت
“مردا همه مثل همه ن”
رو به کار برد، یه زن چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟
.
.
.
.
سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟
عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی !
بخند تا دنیا بهت بخندهنظرات شما عزیزان: